آخرین مطالب
امکانات وب
چ تلخ است تقدیر و سرنوشت دخترک...دختری ک روزها پر از سکوت است و شب ها فریادش پنجره های آسمان را ترک زده...کسی چ گمان میکرد روزگار ، ناف دختر را ب اشک های بی پناهی گره کور زده!!!
[ پنجشنبه بیستم خرداد ۱۳۹۵ ] [ 4:47 ] [ دختری عاشق حضرت زهرا ]
[ ]
برچسب : سرنوشت, نویسنده : afsanehrahimzadeh بازدید : 63
رفته بودم سر حوض..
تا ببینم شاید، عکس تنهایی خود را در آب...
آب در حوض نبود
ماهیان می گفتند:
هیچ تقصیر درختان نیست
ظهر دم کرده تابستان بود..
پسر روشن آب، لب پاشویه نشست
و عقاب خورشید، آمد اورا به هوا برد که برد... .................
برچسب : نویسنده : afsanehrahimzadeh بازدید : 68
رفته بودم سر حوض..
تا ببینم شاید، عکس تنهایی خود را در آب...
آب در حوض نبود
ماهیان می گفتند:
هیچ تقصیر درختان نیست
ظهر دم کرده تابستان بود..
پسر روشن آب، لب پاشویه نشست
و عقاب خورشید، آمد اورا به هوا برد که برد... .................
برچسب : نویسنده : afsanehrahimzadeh بازدید : 61
رفته بودم سر حوض..
تا ببینم شاید، عکس تنهایی خود را در آب...
آب در حوض نبود
ماهیان می گفتند:
هیچ تقصیر درختان نیست
ظهر دم کرده تابستان بود..
پسر روشن آب، لب پاشویه نشست
و عقاب خورشید، آمد اورا به هوا برد که برد... .................
برچسب : آفتاب, نویسنده : afsanehrahimzadeh بازدید : 59
رفته بودم سر حوض..
تا ببینم شاید، عکس تنهایی خود را در آب...
آب در حوض نبود
ماهیان می گفتند:
هیچ تقصیر درختان نیست
ظهر دم کرده تابستان بود..
پسر روشن آب، لب پاشویه نشست
و عقاب خورشید، آمد اورا به هوا برد که برد... .................
من دختر پاییزم ...متولد ماه مهرم . اول مهر روز تولد دختری ک با چشمک ستاره های هر شب ،اشک را بوسه گاهشان نموده است .... افسانه ی پاییزهای چندین ساله ،تولدت مبارک ...
[ پنجشنبه سی ام شهریور ۱۳۹۶ ] [ 11:59 ] [ دختری عاشق حضرت زهرا ]
[ ]
برچسب : متولد, نویسنده : afsanehrahimzadeh بازدید : 57
رفته بودم سر حوض..
تا ببینم شاید، عکس تنهایی خود را در آب...
آب در حوض نبود
ماهیان می گفتند:
هیچ تقصیر درختان نیست
ظهر دم کرده تابستان بود..
پسر روشن آب، لب پاشویه نشست
و عقاب خورشید، آمد اورا به هوا برد که برد... .................
برچسب : نویسنده : afsanehrahimzadeh بازدید : 68
رفته بودم سر حوض..
تا ببینم شاید، عکس تنهایی خود را در آب...
آب در حوض نبود
ماهیان می گفتند:
هیچ تقصیر درختان نیست
ظهر دم کرده تابستان بود..
پسر روشن آب، لب پاشویه نشست
و عقاب خورشید، آمد اورا به هوا برد که برد... .................
برچسب : نویسنده : afsanehrahimzadeh بازدید : 48